شاید در نگاه اول کمی عجب به نظر برسد، اما مناظرات، دیدگاه ها، رویکردها و اهداف نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا بر بازار ارز دیجیتال تاثیرگذار است و به آن جهت می بخشد. آمریکا به عنوان قدرت اول دنیا شناخته می شود و در مدیریت بسیاری از بازار های مالی دنیا تاثیرگذار است. به طور کلی کشور آمریکا به عنوان یک کشور قدرتمند و حمایتگر در سطح دنیا شناخته می شود و طبیعیست که در بسیاری از حوزه ها از جمله بازار ارز دیجیتال صاحب نظر باشد و فضای آن را به دست بگیرد.
با توجه به مقبولیت و پذیرش عامه ی ارز دیجیتال در دنیا و توسعه ی بازار آن به نظر می رسد که بسیاری از کاربران و حتی کسب و کارها به دنبال توسعه و حمایت های قانونی بیشتر در راستای گسترش بازار ارز دیجیتال هستند. به همین دلیل در تلاشند تا این امر را از طریق سیاست های دولت و انتخاب رییس جمهور منتخب خود دنبال کنند و به اصطلاح پشتوانه ی قوی تری به دست بیاورند.
اما به نظر شما چرا رییس جمهور آمریکا در این زمینه مهم به شمار می رود؟
آمریکا کشوری است که در سیاست های داخلی بسیاری از کشورهای دنیا تاثیرگذار است و در سیاست های بین المللی نیز یکه تاز و پیشروست. حمایت آمریکا و مجلس آن از موضوعی خاص می تواند قابل تعمیم به سایر کشورها باشد. برای مثال شرایطی را در نظر بگیرید که در یک مناظره ی تلویزیونی که دو نامزد منتخب آمریکا در مقابل یکدیگر قرار گرفته اند، یکی از نامزدها خواهان گسترش و توسعه ی حوزه ی ارز دیجیتال است و به آن بها می دهد و برنامه و ایده های جالبی برای توسعه ی اقتصادی و رشد بازار ارز دیجیتال دارد.
قطعا تعداد زیادی از مردم به او رای می دهند و انتخاب این شخص برای ریاست جمهوری آینده ی آمریکا مساویست با تاثیر این سیاست بر سایر کشورهای دنیا و البته بازار ارز دیجیتال. در نتیجه اینکه بسیاری از کشورها با رویکرد جدید رییس جمهور آمریکا همراه و همسو می شوند. حال تصور کنید نامزدی پیروز کارزار انتخابات آمریکا می شود که با سیاست های بازار ارز دیجیتال مخالف است و سعی در نفی آن دارد. اولین اتفاقی که احتمالا می توان پیش بینی نمود و رخ می دهد سقوط ارزش رمزارزهاست.
این همان اتفاق مهمیست که در تحلیل فاندامنتال بایستی به آن توجه داشت. خواه ناخواه سیاست های دولت آمریکا بر بازار ارز دیجیتال تاثیرگذار است و می تواند به قانونگذاری در این حوزه و یا نفی کامل آن منجر شود.
طبیعتا حمایت های قانونی کشورهای دنیا از جمله آمریکا در کنار پذیرش عامه به عنوان جهشی ناگهانی در بازار کریپتوکارنسی به همراه دارد و برای سرمایه گذاران اتفاقات خوبی را رقم می زند.
البته این امر را در نظر داشته باشید که به طور کلی سیاست های داخلی هر کشوری در رابطه با ارز دیجیتال بسیار حائز اهمیت است و می تواند آینده و چشم انداز این بازار را تا حدی به شما نشان دهد. برای مثال در کشور ایران در رابطه با ارز دیجیتال هیچگونه قانونگذاری و مقرراتی به چشم نمی خورد و به اصطلاح این موضوع از نظر قانونی مسکوت است. با این حال میلیون ها کاربر و سرمایه گذار ایرانی وارد بازار ارز دیجیتال شده اند و حتی صرافی های داخلی زیادی در این زمینه فعالیت رسمی و قانونی دارند.
در حال حاضر پلتفرم ها، شرکت های خصوصی و صرافی های زیادی در زمینه ی معاملات ارز دیجیتال و پشتیبانی از آن در حال فعالیت هستند و در این میان افراد زیادی در این زمینه مشغول به کارند. از این رو اشتغال زایی و کارآفرینی این حوزه قابل تحسین است ،ولی تا به امروز هیچ یک از روسای جمهوری ایران و سران رسمی و دولتی صحبتی از ارز دیجیتال به میان نیاورده اند. حتی در مناظرات انتخاباتی اخیر و پیشین ریاست جمهوری نیز حرفی از این مساله به میان نیامده است. این در حالیست که در مناظرات میان ترامپ و بایدن صحبت هایی از ارز دیجیتال مطرح شد و آنها دیدگاه های خود را در این رابطه بیان کردند. این نشان می داد که آنها کاملا بر این حوزه مسلط هستند، موضع گیری های خاص خود را دارند و از همه مهمتر اینکه ارز دیجیتال مساله ای است که در جامعه و اقتصاد آنها نفوذ کرده و بایستی به آن توجه داشت.
در حال حاضر ارز دیجیتال و معاملات آن در کشور ایران ممنوع و غیرقانونی نیست، ولی پیش بینی آینده کمی دشوار است. از سوی دیگر دولت بر این مساله تاکید دارد که بهای معاملات از طریق ارز دیجیتال قابل پرداخت نیست. البته گاهی افراد به صورت توافقی معاملات خود را از طریق ارز دیجیتال انجام می دهند که خالی از ریسک و اشکال نیست و احتمال کلاهبرداری و سایر جرایم مشابه وجود دارد. این مساله به خصوص در شرایطی که حمایت های دولتی و قانونی در این زمینه وجود ندارد، نگرانی های زیادی را مطرح می کند و آگاه سازی های بیشتری را می طلبد.
این واقعیت را در نظر داشته باشیم که توسعه ی ارزهای دیجیتال می تواند به کمرنگ شدن قدرت و نقش پول های کاغذی و الکترونیکی منجر گردد و این اصلا اتفاق خوشایندی برای دولت ها نیست. از آنجایی که ارز دیجیتال از ساز و کار غیرمتمرکز تبعیت می کند، تحت نظارت هیچ دولت و گروه خاصی نیست و بالتبع پشتوانه ای هم ندارد؛ در نتیجه راه برای جرایمی نظیر پولشویی و قاچاق بسیار هموار است و طبیعتا تعداد جرایمی از این دست افزایش خواهد یافت. علاوه بر این ناشناخته بودن دنیای ارز دیجیتال و قدرت ها و چهره های پنهان و ناشناس پشت آن، کمی نگران کننده است و اعتماد به آن را سخت تر می کند.
به همین دلیل بسیاری از کشورها در برخورد و حمایت از ارز دیجیتال بسیار محتاطانه عمل می کنند و از این رو رویکرد آنها به این مساله در نوسانات بازار ارز دیجیتال حائز اهمیت است. تصور کنید برنده ی ریاست جمهوری انتخابات آینده ی آمریکا ارز دیجیتال را به رسمیت بشناسد و بخشی از سیاست های اقتصادی خود را به سمت آن سوق دهد. این به معنای صعود قیمت های بازار و اعتماد هرچه بیشتر کاربران است. در مقابل کافیست که رییس جمهور آمریکا مهر باطل بر معاملات ارز دیجیتال بزند و به صورت رسمی آن را غیرقانونی بداند. به نظر شما چه اتفاقی در بازار ارز دیجیتال رخ می دهد؟
در سال های اخیر یک تعامل و پذیرش در سطح بین المللی به وجود آمده که بسیاری از افراد را از سرتاسر دنیا به بازار ارز دیجیتال سوق داده و جذب کرده است. این امر نشان می دهد که این پدیده ی نوظهور و در عین حال ناشناخته به شدت در حال توسعه و گسترش است و این واقعیت بر کسی پوشیده نیست که ارز دیجیتال در حال قدرت گرفتن است و احتمالا به زودی گوی قدرت را از ارز فیات برباید.
شرایطی را در نظر بگیرید که برای نقل و انتقال پول محدودیت ندارد، زمان و جغرافیا بی تاثیر است و شما از موبایل خود مستقیما می توانید در لحظه پول جابجا کنید. در ضمن ارزش دارایی شما هم در نوسان است و احتمال افزایش ارزش آن بسیار بالاست. آیا ارز فیات قدرت این را دارد که با چنین رقیب سرسختی روبرو شود و رقابت را به نفع خود تمام کند؟
شما آینده ی بازار ارز دیجیتال را چگونه ارزیابی می کنید؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه می توانید با مجموعه دکتر امیر جوادی وکیل پایه یک دادگستری و متخصص دعاوی رمزارز در ارتباط باشید.