مفهوم حق کسب و پیشه و تجارت

حق کسب و پیشه در قوانین ایران

برخی از حقوقدانان در تعریف حق کسب و پیشه و تجارت گفته اند حقی بر مشتریان دائم سرمایه تجارتخانه است. برخی نیز بر این عقیده هستند که این حق مالی است که به تبع مالکیت منافع برای مستأجر محل تجارت تحقق می یابد . همچنین قابلیت انتقال به غیر را – توام با منافع عین مستأجره – دارد. باید گفت این تعریف خالی از اشکال نیست.

زیرا  این حق قطعی الحصول نیست بلکه ممکن الحصول است. (اگر مستأجر مرتکب تخلفی نشود. به علاوه موجبات حسن شهرت فراهم گردید مستحق حق موصوف می گردد.) ثانیاً در صورت تجویز انتقال منافع قابلیت انتقال چنین حقی نیز ممکن است.

 

مفهوم حق کسب و پیشه

حق کسب و پیشه و تجارت خود به خود مالیت ندارد و به تنهایی قابل مبادله نیست .یعنی مستأجر نمی تواند هم منافع عین مستأجره را برای خود نگه دارد و هم حق کسب و پیشه و تجارت را به غیر منتقل کند و عوض آن را بگیرد. بلکه هر دو را باید با هم منتقل کند .یعنی این حق نسبت به منافع عین مستأجره یک «مال تبعی» است. لذا توقیف تابع بدون توقیف متبوع معنی ندارد.

در صورتی که مستأجر بدون تحصیل اذن دادگاه یا موافقت موجر در مواردی که حق انتقال به غیر را ندارد منافع را به دیگری منتقل کند، در این صورت مستأجر متصرف، در برابر تخلیه استحقاق دریافت نصف سرقفلی را دارد. نصف حق کسب و پیشه و تجارت به مستأجر یا متصرف پرداخت می شود. در واقع سخن از حق تقدم در اجاره نیست. بلکه این حقی است که هر چند به تبع رابطه استیجاری وجود پیدا می کند. لکن لااقل نصف آن وجود مستقل دارد.

عنوان حق کسب و پیشه و تجارت نتوانسته است جایی در عرف تجارت یا نزد حقوقدانان برای خود باز کند. امروزه همه این حق را سرقفلی می نامند . اگر کسی بخواهد آن را به دیگری بفهماند باید آن را به سرقفلی برگرداند که نادرست بودن و گمراه کنندگی این مفهوم از دلایلی است که نتوانسته جای خود را باز کند.

بنابراین ترکیب ابداعی در محدوده ی قانون سال 1356 صحیح و قابل قبول است . در محدوده ی قانون مزبور حق کسب و پیشه و تجارت حقی است مالی که به تبع مالکیت منافع برای مستأجر محل کسب و پیشه و تجارت تحقق می یابد . همچنین قابلیت انتقال به غیر را توام با منافع عین مستأجره دارد.

جایگاه حق کسب و پیشه در تجارت امروز

در تجارت امروز کاردانی و سرمایه تاجر و نوع کاری که انجام می دهد بیش از خصوصیات اخلاقی او اهمیت دارد. ممکن است مشتریان تجارتخانه ای صاحب آن را نشناسد ولی به دلیل اعتماد به نام تجاری و فعالیت موسسه مایل باشند که کالای مورد نیازشان را از فراورده های آن تهیه کنند چنان که وقتی کسی ساعت امگا یا یخچال فیلکو یا اتومبیل شورلت می خرد نظری به امانت یا زیبایی و دینداری و نوع دوستی مدیران موسسه ها ندارند . بلکه برای او علامت تجاری یا صنعتی آنها اطمینان بخش است.

در واقع مشتریان دائم به سرمایه، کالای تجاری، نوع افزار و آلات بیشتر از شخصیت تاجر اهمیت می دهند. در حالی که مشتریان مدنی، مانند کسانی که به پزشکی یا وکیل دادگستری رجوع می کنند به اعتبار صلاحیت، حسن رفتار، اخلاق و معلومات خود اوست.

به همین جهت رفته رفته این فکر ایجاد شد که حقی را که تاجر بر مشتریان خود دارد باید در زمره حقوق مالی به حساب آورد. حقی که تاجر بتواند در آن تصرف کند و به دیگران انتقال دهد.این حق دارای عناصر گوناگونی است که پاره ای از این عناصر مادی و پاره ای دیگر غیر مادی هستند. عنصر اساسی حق کسب و پیشه و تجارت، حفظ مشتریان تاجر و امتیازی است که در اثر کار و کوشش به دست آورده است.

قطعا سوالات زیادی در این زمینه خواهید داشت. برای انجام مشاوره ی حقوقی در این زمینه می توانید با مجموعه ی دکتر امیر جوادی در ارتباط باشید.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *