مفهوم سرقفلی

حق سرقفلی به چه معناست؟

حق سرقفلی در حقوق ایران از بدو امر ریشه در عرف دارد.ولی مفهوم واقعی آن در رابطه بین تجار و کسبه و در میان مردم عادی قابل درک است. امروزه بیشتر مغازه های قدیمی که در مکان های ارزشمند و تجاری بازارهای شلوغ شهرهای بزرگ و کوچک کشورمان واقع شده اند دارای سند سرقفلی عادی یا رسمی می باشند .

بر اساس این اسناد اداره دارایی و شهرداری ها دارنده واقعی مغازه را صاحب سرقفلی می دانند . همچنین مردم با تمسک به عقیده عرف، سرقفلی مغازه را اعتبار خود می دانند .در حالی که مقنن به چشم یک اجاره ساده به آن می نگرد. به نظر شما معنای حقیقی این مفهوم حقوقی چیست؟ در ادامه با همراه باشید.

تعریف حق سرقفلی

حق سرقفلی مبلغی است که به مالک یا مستاجر از طرف مستاجر بعدی پرداخت می شود. همانطور که گفتیم این واژه اولین بار در عرف به وجود آمد . قانون گذار به علت رواج عرفی آن مجبور شد آن را در قوانین و مقررات کشور پیش بینی کند. اما برداشت مقنن از آن همیشه موافق مطلق مفهوم عرفی آن نبوده است. عده ای بر این عقیده هستند سرقفلی علاوه بر معنای واقعی خود مفهوم حق کسب و پیشه و تجارت را هم تحت شمول قرار می دهد . گروهی حق کسب و پیشه را همان سرقفلی دمی دانند . در واقع مفهومی غیر از معنای حق کسب و پیشه و تجارت برای سرقفلی قایل نشده اند.

علی رغم اینکه در عرف، مدت زمان در سرقفلی دارای هیچ اهمیتی نیست، مقنن با توجه به استیجاری بودن رابطه مالک و صاحب سرقفلی، مدت را از اساسی ترین ویژگی های آن می داند.  در حالی که کسبه و تجار از واگذاری سرقفلی ملک خود سخن می گویند .مقنن از وجهی که در این میان مبادله می شود تحت عنوان سرقفلی یاد می کند . مالک ملک با انتقال سرقفلی مغازه خود بر این باور است که مغازه متعلق به صاحب سرقفلی می باشد و نمی تواند او را از آنجا بیرون کند.

مگر در مواردی که ملک او مورد تعدی یا تفریط قرار می گیرد، مقنن با دادن اختیار تام و مطلق به وی او را تشویق می کند تا عقیده واقعی خود را کتمان کند و همچنین با بهانه های مختلف که قانون برایش فراهم آورده است تعادل اقتصادی و تجاری ایجاد شده را بر هم می زند. بدین ترتیب  می تواند مستاجر را تحت فشار قرار دهد.

ماهیت حق سرقفلی

عوامل متعددی می تواند در ماهیت سرقفلی دخالت داشته باشد . از جمله موقعیت و مرغوبیت محل، شرایط و کیفیت اجاره، طول مدت اشتغال مستأجر، وضع محل اجاره، مخارجی که مستأجر هزینه کرده است و نیز نوع کسب و پیشه.

حق کسب و پیشه ناشی از یک سلسله عواملی است که باید آنها را به دو دسته تقسیم کرد:

اول : عواملی که تاجر در به وجود آوردن آن دخالتی ندارد. یعنی منوط به تصادف و شانس است. مثلاً مغازه در اثر پروژه های مربوط به شهرسازی و خیابان کشی تصادفاً در چهار راه یا در محلی قرار می‌گیرد که پر رفت و آمد بوده و قابلیت جلب و جذب مشتری آن زیاد می گردد.

دوم : عواملی که در اثر ابتکار و به دست خود تاجر انجام می گردد . به طوری که موجب رونق تجارت و کاسبی وی می‌شود. مثل بالابردن مرغوبیت جنس، استفاده از مواد اولیه مرغوب و ابتکاراتی که مربوط به ارائه جنس می‌شود.

مجموع این عوامل که در جلب و جذب مشتری و سودآوری تجارت مؤثر است ارزش سرقفلی را بالا می‌برد. برخی از حقوقدانان ضمن قائل شدن به وحدت مفهوم سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت به این مسأله اشاره کرده اند که حق کسب یا پیشه یا تجارت در مفهومی وسیع به حقی که بر مشتریان دائم و سرمایه‌ی تجارتخانه وجود دارد اطلاق می گردد و در معنی محدود به حقی که به موجب آن مستأجر متصرف در اجاره کردن محل کسب خود بر دیگران مقدم شناخته می شود تعبیر شده است.

رویه دادگاهها در قانون روابط موجر و مستأجر، بیشتر دادگاه‌ها حق پیشه را هم، در کنار حق کسب یا تجارت از اقسام حق سرقفلی می شمارند: صاحبان مشاغل را نیز مانند بازرگانان مشمول حمایت قانون روابط موجر و مستأجر قرار می دهند.

نتیجه گیری

جدا از اینکه سرقفلی یا حق کسب و پیشه در اثر چه عواملی به وجود آمده است باید پذیرفت که یکی از حقوق مسلمه ی مستاجران ملک تجاری است. در واقع قانون نگاهی جامع و همه جانبه به روابط افراد جامعه دارد . این بحث چالش برانگیز به همینجا ختم نمی شود و در مطالب بعدی بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت. برای انجام مشاوره حقوقی در این زمینه می توانید با مجموعه ی دکتر امیر جوادی در ارتباط باشید.

یک دیدگاه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *